- م. انقلاب، خ. کارگر جنوبی، ک. مهدیزاده، پ. ۲۷، واحد ۱۹ (لطفاً پیش از تشریففرمایی تماس بگیرید.)
پارک در آن ساعات پایانی شب در سکوتی مسخکننده فرورفته بود و جز نسیم پاییزی در آن شب خنک که قرار بود از نیمهشب به بعد هر یک ربع یک بار با لرزاندن بدن سلمان او را از خواب بیدار کند، چیز دیگری حس نمیشد. سلمان به آسمان صاف و بدون ابر شهر خیره شد. او میدانست که این آسمان پر از ستاره است، اما نورهای مزاحم شهری نمیگذارند درخشش ستارهها، این بزرگترین زیبایی قدرناشناخته طبیعت، دیده شود. این بود که پلکهایش را بست و تلاش کرد تا آسمان را پر از ستاره تصور کند. ستارهها یکییکی در مقابلش پیدا شدند. آسمان غرق در ستاره شد. آنگاه سلمان چهرهٔ مادرش را بهوضح در میان ستارهها دید. این بار مادرش برایش میخواند:
«صبحت بخیر عزیزم … با آنکه گفته بودی … دیشب خدانگهدار …». قطره اشکی از زیر پلک سلمان روی صورتش غلطید. سلمان به خواب رفته بود …
موضوع اصلی: داستان
موضوع فرعی: داستانهای فارسی
نویسنده: سام شکوه
قطع: رقعی
ناشر: زرنوشت
نوبت چاپ: اول
تاریخ انتشار: ۱۴۰۲
موضوع اصلی: داستان
موضوع فرعی: داستانهای فارسی
نویسنده: سام شکوه
قطع: رقعی
ناشر: زرنوشت
نوبت چاپ: اول
تاریخ انتشار: ۱۴۰۳
موضوع اصلی: ادبیات داستانی
موضوع فرعی: داستان بلند
نویسنده: نگار سروری ستوده
ناشر: سخنوران
نوبت چاپ: اول
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷
بهروز آقائي –
١- سلام و درود و تشکر بسیار از نویسنده توانا، درد آشنا، انسان دوست و دلسوز و همچنین موسسه انتشاراتی و ناشرِ خوش سلیقه و ترویج دهنده انسانیت، حقوق و کرامت انسانی؛ درود بر شرف و انسان دوستی و تاکیدتان بر تکریمِ عزت انسان ها در این داستان و رُمان بسیار روان، دلنشین، صمیمی و…
٢- دو روز از هفته ام را بطور کامل به همراهی لحظه به لحظه با سلمان جان و علی جان: شخصیت های زلال، باحال و انسان دوستِ رُمانِ ” گنج های آلوده ” اختصاص دادم؛ واقعاً خواندن و غرق شدن در این رُمان، یک دوپینگ روحی و درونی برای خواننده است؛ احساس می کنی پر از عشق و جرأت و شهامت و انسان دوستی و مهر و محبت شده ای.
٣- نویسنده، به گونه ای دلسوزانه و کارشناسانه، رهنمود و راهکارهای غیر مستقیم و خوبی به نهادها و مراجع مسئول ارائه داده است: به شورای عالی کار، سازمان بهزیستی و…که امید است نهادهای مسئول اجتماعی کشور، با جدّیت پیگیری کنند. بلی، معضل اجتماعی کودکان کار، زباله گردها و مافیای مخوف و استثمارگر و برده داری در قرن ٢١ در کار جمع آوری ثروت های آلوده از طریق زباله ها و زیر پا گذاشتن انسانیت و انسان ها توسط باندهای مافیایی زباله!
۴- هنر، تسلّط و توانمندی مؤلف محترم در توصیف و تشریح جزئیاتِ وضعیت ها، صحنه ها، حالات، مکان ها و حوادث به گونه ای جذّاب است که خواننده خودش را در عمق حوادث و اتفاقات داستان می بیند و همراه با احساس ها و هیجان های آن می شود و گویی در آنجا حضور داری؛ چه احساس جالبی!
۵- طبق شیوه ی رایج در جهان امروز، با هدفِ توجه دادن و برجسته نمودن و توسعه بخشیدن به پیام اصلی این رُمان، می توان این داستان را به یک سریال و همچنین فیلم سینمایی نیز تبدیل نمود.
۶- امید است دلسوزی و انسان دوستیِ نهفته در سطر سطرِ این رُمان و داستان، تلنگری حرکت آفرین و سرعت دهنده به اقدامات و وظایف نهادهای مسئول در سطح کشور، استان ها، شهر ها و شهرستان ها باشد. البته، روابط عمومی موسسه انتشاراتی می تواند نقش فعال و بسیار خوبی در این خصوص ایفا کند؛ پیشاپیش، خدا قُوّت.
٧- کلام آخر: اگر می خواهید حالِ خوب پیدا کنید و پُر از عشق و محبت و انسانیت و هیجانِ دلنشین بشوید، همین امروز، خواندن رُمانِ ” گنج های آلوده ” را شروع کنید… با آرزوی بهترین ها ( پنجم اریبهشت ماه ١۴٠٣ خورشیدی).
مهرداد –
نویسنده با لحنی توصیفی و دقیق، موقعیتهای داستانی را همانند یک اثر نمایشی برای مخاطب به تصویر میکشد. تعلیق هنرمندانه ای در کتاب شما را ترغیب به خواندن و دنبال کردن ماجرا میکند و در پایان شما همچنان مشتاق خواندن فصلهای بعدی درخصوص سرنوشت شخصیتهای اصلی هستید. بسیار جذاب و خواندنی