- م. انقلاب، خ. کارگر جنوبی، ک. مهدیزاده، پ. ۲۷، واحد ۱۹ (لطفاً پیش از تشریففرمایی تماس بگیرید.)
نخستین کتاب چاپ سنگی ظاهراً قرآنی بود که در ۱۲۴۸ به همت میرزا اسداللّه در تبریز چاپ شد (قس تقیزاده، ص ۱۳، به نقل از تربیت، که تاریخ چاپ این قرآن را۱۲۴۰ و نفیسی، ۱۳۲۵ ش، ص ۲۴، که تاریخ آن را ۱۲۵۰ میداند) و سه سال بعد، باز به همت او و در تبریز، زادالمعاد انتشار یافت. این دو کتاب به خط میرزا حسین خوشنویس بود (آرینپور، ج ۱، ص ۲۳۲). در ۱۲۵۹، شخصی به نام آقا عبدالعلی وسایل چاپ سنگی را از تبریز به تهران آورد و چاپ کتاب را در تهران آغاز کرد. المعجم فی آثار ملوکالعجم و تاریخ پطر کبیر از نخستین کتابهایی بود که در تهران چاپ سنگی شد (تقیزاده، ص ۱۲، به نقل از هوتم شیندلر). در همین سال لیلی و مجنون ، اثر مکتبی شیرازی، با چهار مجلس تصویر، ظاهراً در تبریز چاپ شد که نخستین کتاب چاپ مصور سنگی در ایران است (نفیسی، ۱۳۲۵ ش، ص ۲۷).
کتابهای چاپ سنگی با اقبال عمومی بیشتری روبهرو شد، که علت عمده آن دشواری حروفچینی حروف فارسی در چاپ سربی و غلطگیری آن، نیاز به تخصص و مهارت در حروفچینی، دشواریهای ساختن تصویر، علاقه مردم به خط و بهویژه خط نستعلیق، وجود خوشنویسان بنام، و حفظ هنر ملی خطاطی بوده است (رجوع کنید به همان، ص ۲۶ـ۲۷؛ محبوبی اردکانی، ج۱، ص ۲۱۷). مارزلف (ص ۱۴) هم مهمترین علتهای رواج چاپ کتاب به شیوه سنگی را در ایران به دو دسته اجتماعی ـ اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی تقسیم کرده و ارزانی، سادگی، نیاز به تخصصو تجهیزات کمتر را در دسته اول، و طبیعت خط فارسی و علاقه خاص مردم ایران را به خط نستعلیق در دسته دوم جای داده است. همچنین چاپ کتاب با متنهای عربی اعرابگذاری شده، بهویژه قرآن کریم، با روش چاپ سنگی بسیار آسانتر بود. چاپ سنگی به لحاظ محدودیتهای فنی خود نتوانسته از هنرهای رنگآمیزی استفاده کند، اما سایر ویژگیهای هنری، مانند تذهیب، تشعیر، طرحها و نقشهای هنری، کتیبهسازی، سرلوح سازی، حاشیهسازی و مجلسسازی را در هنر کتابسازی ایران حفظ کردهو حتی ترویج داده است (هاشمی دهکردی، ص ۹۱). اوج فن چاپ سنگی همراه با نقاشی در ایران، میان سالهای ۱۲۷۰ تا ۱۳۰۰ بوده است (نفیسی، ۱۳۲۵ ش، ص ۳۳).
چاپ سنگی جز در تبریز و تهران در بسیاری از شهرهای دیگر ایران رواج یافت، تا آنکه در دوره ناصرالدین شاه قاجار (حک : ۱۲۶۴ـ۱۳۱۳)، چاپ سربی پس از مدتی بیش از نیم قرن بار دیگر رایج شد (تربیت، ارمغان، ش ۷، ص ۴۴۹ به بعد؛ برای صورت برخی کتابهای چاپ سنگی تهران از ابتدا تا انقلاب مشروطه رجوع کنید به میرزای گلپایگانی، ص ۴۴۵ـ۴۵۱؛ برای فهرست شماری از کتابهای چاپ سنگی تبریز و تهران رجوع کنید به تربیت، ارمغان ، ش ۷، ص ۴۵۱ـ۴۵۳؛ برای صورتی از چاپگران سنگی رجوع کنید به مارزلف، ص ۲۹۰ـ۲۹۴). کتابهای چاپ سنگی ایران با کتابهای مشابه در افغانستان، ترکستان، عثمانی، مصر و هند از حیث طراحی، تصاویر و تنظیم اجزای کتاب و رنگ و جنس کاغذ تفاوت دارد (برای تفصیل تفاوتها رجوع کنید به هاشمی دهکردی، ص ۱۰۵ـ۱۰۷). چاپ سنگی حتی بنا به ضرورت فنی بر خط فارسی تأثیر گذاشت و در شیوه تحریری آن تغییری ایجاد کرد؛
تراش قلمها پر گوشتتر شد تا پس از چاپ و لاغر شدنِ نقش حروف، سواد و بیاضها به معیار اصلی بازگردد (رجوع کنید به همان، ص ۹۲).
چاپ در ایران از عصر ناصری دستخوش تحولاتی تازه شد. انتشار روزنامه، رواج نسبی روزنامهنگاری، تهدیدی که حکومت خودکامه از جانب مطبوعات و اشاعه اندیشهها احساس کرد و به ایجاد تدابیری برای نظارت و تسلط بر مطبوعات دست زد، سرنوشت چاپ را عملاً به مطبوعات گره زد، چندان که تاریخ چاپ از آن پس از تاریخ مطبوعات تفکیکپذیر نیست و حکومتها در واقع از راه نظارت مستقیم بر چاپخانهها، مطبوعات را عملاً زیر نظر قرار دادهاند و هر تصمیمی که در باره مطبوعات گرفتهاند، نتیجه آن بیدرنگ در چاپخانهها محسوس شده است (برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به سانسور*؛ نیز رجوع کنید به خسروی، ص ۱۴۴ـ ۱۵۱).
سفرنامههای ناصرالدین شاه که به خط میرزا رضای کلهر و تصویرهای میرزا بزرگ و میرزا ابوتراب غفاری چاپ شده، از بهترین نمونههای چاپ کتاب مصور در تاریخ چاپ ایران است (نفیسی، ۱۳۲۵ ش، ص ۲۹). چاپخانه سنگی سیار، چاپخانه کوچکی بود که در سفرهای ناصرالدین شاه و همراه اردوی وی، بر اسب و قاطر جابهجا میکردند. روزنامه مرآتالسفر و مشکوه الحضر و روزنامه اردوی همایون در همین چاپخانه سیار چاپ میشد (رضوانی، ص ۲۲).
تأسیس مدرسه دارالفنون * بر وضع و سیر چاپ کتاب در ایران تأثیر گذارد. نیاز به انتشار کتابهای درسی، سبب شد که در این مدرسه کارگاهی مختص چاپ آثار استادان دارالفنون، چاپ کتاب درسی محصلان و نیز پارهای کتابهای دیگر تأسیس شود (آدمیت، ص ۳۶۷). چاپخانه کوچک دارالفنون ظاهراً در ۱۲۶۸ وبا نام «دارالطباعه خاصه علمیه مبارکه دارالفنون تهران» و زیرنظر علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه تشکیل شد و تا ۱۳۰۰ دایر بود و شاید حدود چهل عنوان کتاب درسی در آن به چاپ رسیده باشد (میرزای گلپایگانی، ص ۳۰؛ نیز درباره کتابهای درسی چاپ انجمن معارف رجوع کنید به ریاحی، ص ۶۱).
چاپخانه دولتی، که تحت عناوین مختلف فعالیت میکرد و به چاپ کتاب و روزنامه میپرداخت، در دوره ناصرالدین شاه تأسیس شد و مدیریت آن از جمله با منوچهرخان معتمدالدوله، علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه، ابوالحسنخان صنیعالملک و محمدحسن خان اعتمادالسلطنه بود. به نظر میرسد این چاپخانه در خود محل اداره انطباعات (دارالطباعه دولتی) مستقر بوده است (میرزای گلپایگانی، ص ۱۶، ۱۸ـ۲۴). در این دوره چاپ مصور نیز رواج یافت. میرزا عبدالمطلب نقاشباشی، که «انطباعِصور» (چاپ مصور) را در اروپا آموخته بود، این فن را وارد ایران کرد. میرزا ابوتراب، نقاش مخصوص وزارت انطباعات در ۱۳۰۰، از شاگردان اوست (محبوبی اردکانی، ج ۱، ص ۲۲۱). اداره انطباعات، میرزا ابراهیمخان، معروف به مصوِر رحمانی، را نیز برای آموختن فنون جدید عکاسی وحکاکی به اروپا فرستاد. او در بازگشت مظفرالدین شاه (حک :۱۳۱۳ـ۱۳۲۴) از سفر دوم فرنگ، دستگاه چاپ سربی را به ایران آورد و چاپخانه خورشید را در تهران تأسیس کرد و تعدادی کتاب در زمینه اخلاق، ورزش و خانهداری در آن به چاپ رساند. میرزا ابراهیمخان روشهای جدید گراوورسازی را، به جای روشهای ناکارآمد پیشین ترویج داد که به کمک تیزآب در ورقههای فلزی مسطح، حفره ایجاد میشد و چاپ تصاویر کیفیت چندان مطلوبی نداشت. شماری از روزنامهها و کتابهایی که در عصر مظفرالدین شاه در چاپخانههای دولتی ایران چاپ شده به حدی نفیس و هنرمندانه است که بخشی از میراث ارزشمند تاریخ چاپ در ایران را تشکیل میدهد ( د. ایرانیکا ، ذیل «عکاسباشی»).
ادامه دارد.