- م. انقلاب، خ. کارگر جنوبی، ک. مهدیزاده، پ. ۲۷، واحد ۱۹ (لطفاً پیش از تشریففرمایی تماس بگیرید.)
صنعت تکثیر نوشتهها و تصاویر بر روی کاغذ، که با اختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ، در ۱۴۳۶/۸۴۰، تحولی بزرگ یافت. این مقاله در باره مباحث کلی، چاپ و چاپخانه در ایران و چاپ و چاپخانه در جهان عرب است.
۱) کلیات. فن چاپ، همچون کاغذسازی، از ابداعات چینیان است (برای گاهشماری تحولات فنچاپ و کاغذسازی از ابتدا تا ۹۰۶/ ۱۵۰۰ رجوع کنید به شعبان عبدالعزیز خلیفه، ص ۱۵۷ـ۱۹۱). اماچاپ رایج در شرق دور، هم به لحاظ شیوه و هم بهلحاظ هدف، تفاوتی عمده با چاپ در دوره جدید داشت. چاپ آسیایی، اغلب، باسمهای بود و با الواح چوبی یا فلزی انجام میشد، نه با حروف متحرک. هدف از آن نیز، بیشتر، تکثیر تصاویر یا متون مقدّس و جادویی بود، نه انتشار علم به معنای عام (بورستین، ص ۳۶؛ در باره تحولات چاپ باسمهای و دیگر انواع چاپ برجسته رجوع کنید به دوما، ج ۲، ص ۸۶۸ـ۸۸۵، ج ۳، ص ۹۵۸ـ۹۶۴؛ نیز رجوع کنید به باسمه*). با این وصف، حروف متحرک نیز اختراع چینیان است. گونهای ابتدایی از این حروف چاپی نخستین بار در دوره چینگلی (۴۳۳ـ۴۴۰/ ۱۰۴۱ـ ۱۰۴۸) بهوسیله صنعتگری بهنام پیشنگ ساخته شد، اما دشواری تهیه واستفاده از بیش از سیهزار نشانه چاپی برای زبان بدون الفبای چینی، مانع رواج این شیوه شد (بورستین، ص۴۰؛ مرکلی، ص ۵؛ برای اطلاع از ابتکارات چاپچیهای کرهای در چاپ باسمهای وحروفی تا پیش از گوتنبرگ رجوع کنید به استیپچویچ، قسم ۲، ص ۱۷ـ۲۳؛ بورستین، ص ۴۱ـ۴۲٫) چاپ در خاور دور پیش از آنکه به خدمت علم درآید و به چاپ کتاب بینجامد، در زندگی روزانه مردم بهکار میرفت. چاپروی منسوجات و چاپ کارتهای بازی سنّتهایی دیرینه دارد. همچنین چاپ اسکناسهای چرمی وکاغذی سالها در میان چینیان و پس از آن مغولان رایج بود. در اواخر قرن چهارم/ اوایل قرن یازدهم تشکیلاتی گسترده در چین برای چاپ پول کاغذی فعال بود که سالانه چهار میلیون قطعه اسکناس منتشر میساخت (بورستین، ص ۳۸ـ۴۰؛ در باره تلاش برای چاپ پول کاغذی در ایران عصر ایلخانی رجوع کنید به چاو*.)
مسلمانان، سالها پیش از اختراع دستگاه گوتنبرگ، از طریق ارتباط با شرق از مصارف گوناگون این صنعت آگاهی یافتند (رجوع کنید به سامرائی، ص ۴۹؛ کالدی ـ ناگی ، ص ۲۰۱). مسلمانان در اواخر سده سوم در مشرق اسلامی و اندلس به شیوه چینیان چاپ کتاب را آغاز کرده بودند. بیش از پنجاه سند کشف شده در نزدیکی فیوم مصر، متعلق به سالهای ۲۷۸ تا ۷۵۱، با قالبهای چوبی بر روی پوست، کاغذ و پارچه چاپ شدهاند (رجوع کنید به استیپچویچ، قسم ۱، ص ۲۴۹ـ۲۵۰؛ سامرائی، همانجا). بهرغم این شواهد، گاه مسلمانان مانعی در برابر انتقال فن چاپ از خاور دور به اروپا دانسته شدهاند (کارتر، ص ۲۱۳؛ قس سامرائی، ص ۴۸ـ۵۱ که گسترش صنعت کاغذسازی و چاپ باسمهای در مغرب اسلامی را زمینهساز دستیابی اروپاییان به صنعت چاپ میداند). اما ظاهراً اکراه مسلمانان از بهکارگیری فن چاپ، که در این دوره فقط با الواح چوبی ممکن بود، بیش از آنکه دلیلی دینی داشته باشد، دلایل فنی و هنری داشته است. پیشرفت مسلمانان در هنر خوشنویسی و کتابآرایی چندان چشمگیر بود که تا مدتها کتابهای ساده چاپی نمیتوانست در بازارهای اسلامی جایی باز کند (رجوع کنید به سامرائی، ص ۴۹؛ برای نمونهای از مقاومت نساخان در برابر ترویج چاپ رجوع کنید به خلیل صابات، ص ۲۹۹).
دومین تحول بزرگ در تاریخ چاپ هنگامی رخ داد که گوتنبرگ در خلال سالهای ۱۴۳۶ تا ۱۴۴۴/ ۸۴۰ تا ۸۴۸ قالب حروف یا ماتریس را اختراع کرد و با استفاده از حروف فلزی متحرک شیوه نوینچاپ کتاب را پدید آورد. او نخست برای هر یک از حروف، حرکتها و نشانههای سجاوندی، یک سنبه نشانی از فلز سخت ساخت. بعد سنبه را در فلزی نرمتر کوبید تا قالبی برای ریختن قطعاتی مشابه همان حرف پدید آید. جنس این حروف، همبستهای (آلیاژی) از سرب، آنتیموان و قلع بود (برای آگاهی از شیوه کار دستگاه گوتنبرگ و تصاویری از حروف و ماشین چاپ او رجوع کنید به مرکلی، ص ۵؛ در باره حروفچینی دستی رجوع کنید به معصومی همدانی، ۱۳۵۹ ش الف ، ص ۱۳ـ۱۵؛ در باره حروفچینی ماشینی و دستگاههای لاینوتایپ و مونوتایپ رجوع کنید به همو، ۱۳۵۹ ش ب ، ص ۵۲ ـ۵۴). نزدیک به چهل سال بعد مسلمانان از این اختراع آگاهی یافتند و احتمالاً به آزمودن و بهکار بستن آن تمایل داشتند، چرا که سلطان عثمانی بایزید دوم در ۸۹۰، از بیم تحریف کتابهای دینی، رعایای خود را از چاپ کتاب با حروف عربی برحذر داشت و پسر او سلطانسلیم در ۹۲۱ لازم دید فرمان پدر را تجدید کند. البته باب عالی*در این فرمانها یهودیان را مستثنا کرده بود (رجوع کنید به شیخو، ص ۱۷ـ ۱۸؛ خلیل صابات، ص ۲۱ـ۲۲). گوتنبرگ در طراحی حروف و صفحهآرایی کتابهای چاپی خود از اسلوب صومعهها در تهیه نسخههای خطی نفیس پیروی کرد (مرکلی، ص ۵). نخستین کتابی که او چاپ کرد انجیلی بود با حروف گوتیک، اما بعداً تنوع قلمهای حروف کارگاهِ وی تقریباً به سیصد نوع رسید. اومانیستهای ایتالیایی آن روزگار معتقد بودند که حروف خط گوتیگ از دور تار ومحو بهنظر میرسد و از نزدیک چشم را خسته میکند؛ ازاینرو کوشیدند تا با الهام از کتیبههای رم باستان برای چاپ کتاب، حروفی سادهتر و زیباتر پدید آورند (رجوع کنید به در باره این کوششها و نتایج آن رجوع کنید به دروئه، ص ۱۱ـ۱۲).
اندک زمانی بعد از اختراع گوتنبرگ، نخستین حروف متحرک سربی برای زبانهای شرقی نیز ساخته شد. در ۸۶۰/۱۴۵۵ تورات به زبان عبری به طبع رسید و چاپ کتاب صَلاه السَّواعی در ۹۲۰/۱۵۱۴ بهعربی صورت گرفت (شیخو، ص ۹). تهیه حروف متحرک کاری بسیار پرهزینه بود، اما فعالیتهای تبشیری وتبلیغی آبای کلیسا انگیزهای قوی برای صرف این هزینه بود. همه چاپخانههای اروپایی که دارای حروف عربی بودند عهد جدید یا بخشهایی از آن را به عربی ترجمه و چاپ کردند. برای نمونه، چاپخانه مدیچی در ۱۰۰۰/۱۵۹۱ چهار هزار نسخه از ترجمه عربی عهد جدید بهطبع رساند که این شمارگان در آن زمان چشمگیر بود (رجوع کنید به سامرائی، ص ۵۵ ـ۵۶). چند سال پیشتر، در ۹۹۲/۱۵۸۴ نخستین کتاب علمی به زبان عربی طبع شده بود. این کتاب البستان فی عجائب الارضو البلدان، اثر سَلامِشبن کندغدی/ کُنْدُکْجی صالحی، بود (شیخو، ص۱۰؛ قس سامرائی، ص ۵۶، که کتاب را از ابوالعباس احمدبن خلیل صالحی میداند). حروف به کار رفته در این چاپها در مقایسه با نسخههای خطی نفیس مسلمانان چندان جذابیتی نداشت. برای نمونه، کتاب قانون ابنسینا، چاپ۱۰۰۲/۱۵۹۳ مطبعه مدیچی، یک دهم نسخه خطی این اثر قیمت داشت ولی طلاب مسلمان حاضر به خریداری آن نبودند (رجوع کنید به قدوره، ص ۱۱۷).
شیوه چاپ سنگی یا لیتوگرافی روش کمهزینهای بود که نخستین بار در ۱۲۱۱/۱۷۹۶ زنهفلدر، نمایشنامهنویس مونیخی، تصادفاً به آن دست یافت و در ۱۲۳۳/۱۸۱۷ آن را به کمال رساند. در این روش، بخشهای چاپی و غیرچاپی، هر دو، به صورت همسطح بر روی سنگ لیتو یا سنگ چاپ قرار دارد و مرز میان آن مرزی شیمیایی است. بخشهای چاپی لوحه، آب را دفع و مرکّب را جذب میکندو بخشهای غیرچاپی، بهعکس، آب را جذب و مرکّب را دفع میکند. در دستگاه چاپ زنهفلدر، صفحه کاغذ با سنگ آغشته به مرکّب تماس پیدا میکرد و از پشت فشرده میشد. در ۱۲۶۸/۱۸۵۱، گئورگ زیگل نخستین دستگاه چاپ سنگی چندرنگ را بهکار انداخت. گام بعد در تکمیل چاپسنگی، ابداع لوحههای فلزی بهجای سنگهای گرانوزن به وسیله آیرا ریوبل امریکایی و همکارش در ۱۹۰۴/۱۳۲۲ بود. این لوحههای فلزی، که حامل نقش و تصویر بود، به مرکّب آغشته میشد. سپس رطوبت موجود، مرکّب اضافی را دفع میکرد و تصویر برجای مانده به نوردی پوشیده از لاستیک منتقل میشد و سرانجام این نقش به صفحه کاغذ انتقال مییافت. این شیوه غیرمستقیم چاپ، افست نامیده شد (دوما، ج ۳، ص ۹۷۱ـ۹۷۲؛ مرکلی، ص ۷).
چاپ کتاب به شیوه چاپ سنگی کمتر از سی سال پس از ابداع، به سرزمینهای اسلامی راه یافت و به زودی بر چاپحروفی برتری پیدا کرد، چرا که با این روش میشد سنّت دیرینه خوشنویسی و حتی کتابآرایی اسلامی را تداوم بخشید. کتابهای چاپ سنگی دورههای اولیه پیدایش این صنعت به تقلید از نسخههای خطی، خوشنویسی شده و آراسته است (برای نمونههایی از تزیینات چاپهای سنگی دوره قاجار رجوع کنید به هاشمی دهکردی، ص ۹۴ـ۱۰۵).
منابع:
الکساندر استیپچویچ، تاریخ الکتاب، ترجمه محمد م. ارناؤوط، کویت ۱۴۱۳/۱۹۹۳؛
دانیلجی بورستین، «فن چاپ پیش از گوتنبرگ»، ترجمه حسین معصومی همدانی، نشر دانش، سال ۷، ش ۲ (بهمن و اسفند ۱۳۶۵)؛
خلیل صابات، تاریخ الطباعه فی الشرق العربی، [ قاهره ? ۱۹۵۸]؛
روژه دروئه، «خوشنویسی و طراحی حروف چاپی در اروپا»، ترجمه مسعود سپهر، پیام یونسکو، ش ۲۱۸ (مرداد ۱۳۶۷)؛
موریس دوما، تاریخ صنعت و اختراع ، ترجمه عبداللّه ارگانی، تهران ۱۳۷۸ ش؛
قاسم سامرائی، «الطباعه العربیه فی اوروبا»، در ندوه تاریخ الطباعه العربیه حتی انتهاء القرن التاسع عشر: ۲۸ـ۲۹ جمادیالاولی ۱۴۱۶ ه = ۲۲ـ۲۳ اکتوبر/ تشرین الاول ۱۹۹۵ م ، ابوظبی: منشوراتالمجمع الثقافی، ۱۹۹۶؛
شعبان عبدالعزیز خلیفه، الببلیوجرافیا، او، علمالکتاب: دراسه فی اصول النظریه الببلیوجرافیه وتطبیقاتها، قاهره ۱۴۱۷/۱۹۹۷؛
لویس شیخو، تاریخ فن الطباعه فیالمشرق ، بیروت ۱۹۹۵؛
وحید قدوره، «اوائل المطبوعات العربیه فی ترکیا و بلادالشام»، در ندوه تاریخ الطباعه العربیه ، همان؛
ورنر مرکلی، «از حروف متحرک تا ریزتراشه: رویدادهای مهم در تاریخ چاپ»، ترجمه کاوه بیات، پیام یونسکو ، ش ۲۱۸ (مرداد ۱۳۶۷)؛
حسین معصومی همدانی، «حروفچینی دستی»، نشر دانش ، سال ۱، ش ۱ (آذر و دی ۱۳۵۹ الف )؛
همو، «حروفچینی ماشینی»، همان، سال ۱، ش ۲ (بهمن و اسفند ۱۳۵۹ ب )؛
حسن هاشمی دهکردی، «چاپ سنگی، حیات تازهای در کتابت»، فصلنامه هنر ، ش ۷ (زمستان ۱۳۶۳)؛
(۱۴) Thomas F. Carter, “Islam as a barrier to printing”, The Moslem world , XXXIII (1943);
(۱۵) GY. Kaldy-Nagy, “Beginnings of the Arabic – letter printing in the Muslim world”, in The Muslim East: studies in honour of Julius Germanus , Budapest: Lorand Eotvos University, 1974.
سیداحمد هاشمی، دانشنامه جهان اسلام، جلد اول، مدخل چاپ و چاپخانه